دراینرابطه ، ما با دو دسته از روایات مواجه هستیم:
اول، روایاتی که مسأله رجعت امام حسین علیهالسلام و امامان دیگر را بیان نمودهاند؛ از جمله روایت امام صادق علیهالسلام است
که در ذیل آیه شریفه «ثُمَّ رَددنا لَکُم الکَرَّةَ عَلَیهِم؛ پس از آن غلبه و پیروزى بر ایشان را براى شما بازگردانیم»[۱] میفرماید:«مقصود زندهشدن
دوباره حسین علیهالسلام و هفتاد نفر از اصحابش در عصر امام زمان است، درحالیکه کلاهخودهایی طلایی بر سر دارند و به مردم رجعت
و زندهشدن دوباره حسین را اطلاع میدهند. تا مؤمنان به شک و شبهه نیفتند. این در حالی است که حضرت حجت در میان مردم است.
چون معرفت و ایمان به حضرتش در دلهای مردم استقرار یافت، مرگ حضرت حجت میرسد، پس حسین متولی غسل و کفن و حنوط و
دفن ایشان خواهد شد و هرگز غیر از وصی، وصی را تجهیز و آماده به خاکسپاری نمیکند».[۲]
پیامبر اسلام ، امیرالمؤمنین[۳] و به احتمال قوی تمام ائمه[۴] به دنیا برمیگردند و هر کدام سالیان طولانی حکومت میکنند.
بدین واسطه زمین پس از ظهور، حیات نو از سر میگیرد و زندگی انسان، بامعنا ادامه مییابد. با توجه به روایات باب رجعت، معلوم میشود
زندگی اصلی انسان بعد از ظهور آغاز میگردد و مردم زمین مدت بسیاری امنیت، آرامش ، برقراری اسلام و عدالت را خواهند دید. بندگان صالح
خداوند نیز سالیان بسیاری بر روی زمین به عبادت و اطاعت خداوند خواهند پرداخت و بعد از گذشت سالیان بسیار، با رحلت آخرین حجت خدا که
احتمالاً امیرالمؤمنین علی علیهالسلام خواهد بود،[۵] اوضاع جهان دگرگون میشود و علائم قیامت رخ مینماید.
دوم، روایاتی که میگویند: چون قائم آلمحمد صلیاللهعلیهوآله از دنیا برود و یا شهید شود، چهل روز پس از آن قیامت برپا
میگردد و مردگان از گورها به در آیند و برای حساب و جزای محشر آماده گردند و خداوند از آنچه واقع میشود داناتر، و سرپرست توفیق و صواب است.[۶]
شیخ حر عاملی رحمهالله در کتاب شریف «ایقاظ» مینویسد:
شاید چهل روز ایام رجعت باشد و این عدد اشاره به کمی دوران حضرتش باشد، چون مقدار زیاد را به هفتاد و مقدار کم را با اعداد کمتر،
معرفی میکنند، و یا اینکه هر روزی برابر هزار سال باشد؛ چنانکه میفرماید: «یک روز نزد پروردگارت، مثل هزار سالی است که شما میشمارید»
و شاید مراد از قیامت در روایات دسته دوم، قیامت صغرا، یعنی رجعت باشد. و البته اطلاق قیامت بر رجعت مانعی ندارد، ممکن است قیامت بر هر دو اطلاق شود.[۷]
پینوشتها :
۱. اسراء: ۶.
۲. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۳، ص۱۳.
۳. مختصر بصائرالدرجات، حسنبنسلیمان حلی، ص۲۴.
۴. همان، ص۲۸.
۵. تفسیر عیاشی، ج۲، ص۳۲۶، ح۲۴.
۶. ارشاد، شیخ مفید، ترجمه ساعدی، ص۷۰۸.
۷. الایقاظ من الهجعة، شیخ حر عاملی، ترجمه احمد جنتی، ص۴۰۰.